جدول جو
جدول جو

معنی برون سرایی - جستجوی لغت در جدول جو

برون سرایی(بِ / بُ سَ)
منسوب به برون سرا:
محک مشاهد حال است عاقلان دانند
که سکۀ درم من برون سرایی نه.
نزاری قهستانی.
افسانۀ موعظت سرایان
نقدی است ولی برون سرایی.
نزاری قهستانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

توجه دادن فکر و علاقه به باطن خویش به جای اندیشه و توجه به جهان خارج، به درون خود فرو رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برون سرا
تصویر برون سرا
ویژگی پول قلبی که در خارج از ضراب خانه سکه می زدند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
منسوب به بیرون سرا، مسکوکی که در خارج دارالضرب دولتی زده اند. رجوع به برون سرایی شود
لغت نامه دهخدا
(بِ/ بُ گَ / گِ)
عمل گراییدن به برون.
لغت نامه دهخدا
(بِ / بُ سَ)
بیرون سرا. بیرون سرای.
لغت نامه دهخدا
تصویری از برونگرایی
تصویر برونگرایی
عمل گرویدن به برون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برون سرا
تصویر برون سرا
خارج سرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برون تراوی
تصویر برون تراوی
اگزوسمز
فرهنگ واژه فارسی سره